۲۹ دی۰۰:۳۲
که وقتى، با اصحاب
در سفر بود، خواستند گوسفندى بکشند؛ یکى گفت: کشتن گوسفند با من، دیگرى
گفت: کندن پوست او با من و دیگرى گفت: پختن او با من، حضرت فرمود: جمع کردن
هیزمش با من.
گفتند: یا رسول الله این کار را ما خواهیم کرد، شما زحمت نکشید. فرمود:
مى دانم شما این کار را خواهید کرد لکن من خوشم نمى آید که از شما
امتیازى پیدا کنم، زیرا که حق تعالى کراهت دارد که ببیند بنده خود را که،
فضیلت داده خودش را به رفقایش.
و بدان که ثقیل ترین مردم در سفر نزد رفقا آن کسى است که با آن که اعضایش
صحیح و سالم است تنبلى مى کند و مشغول کارى نمى شود و منتظر است که رفقاى
او کارهاى او را بکنند.