بیان فضائل اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ دونِ واقع است!
گفته شده است: اصل در معجزات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ بر تکذیب است، هر چند احادیث و نقلیّات و گفتارها درباره ى آنها دون الحقیقة و الواقع است، و مقام آنها بالاتر است از تمام آن چه درباره ى آنها گفته شده یا مى شود، زیرا خودشان فرموده اند: «نَزِّلُو نا عَنِ الرُّبُوبِیَّةِ وَ قُولُوا فِینا ما شِئْتُمْ، مَهْما بَلَغَ.»(1) ما را از مقام ربوبیّت و پروردگارى پایین بیاورید و دیگر هر چه مى خواهید درباره ى ما بگویید، به هر کجا که برسد.
در مناقب خوارزمى در شأن حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ در روایتى از رسول اکرم ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ آمده است: «لَوْلا ما وَقَعَ لِلْمَسِیحِ ـ علیهالسّلام ـ ، لَقُلْتُ فِیکَ یا عَلِىُّ کَلاما ما مَرَرْتَ بِأَحَدٍ إِلاّ وَ سَجَدَ لَکَ.» «لَوْلا أَنْ تَقُولَ فیکَ طَوائِفُ مِنْ أُمَّتى ما قالَتِ النَّصارى فى عیسَى بْنِ مَرْیَمَ، لَقُلْتُ فیکَ قَوْلاً لاتَمُرُّ بِمَلاَءٍ مِنَ النّاسِ إِلاّ أَخَذُوا التُّرابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْکَ یَلْتَمِسوُنَ بِذلِکَ الْبَرَکَةَ.»؛ (اگر بیم آن رانداشتم که گروه هایى از امّت من درباره ى تو، آن چه را که مسیحیان درباره ى حضرت عیسى بن مریم گفتند، بگویند، سخنى درباره ى تو مى گفتم که به گروهى از مردم نگذرى، مگر این که خاک زیر قدم هاى تو را به عنوان تبرّک بردارند.)(2)
اى کاش علماى پیرمرد اجتماع مى کردند!
از مرحوم سیّد هبة اللّه شهرستانى1))خواستند که براى ایجاد اختلاف و جدایى بین آقاى کاشانى ـ رحمه اللّه ـ و مصدّق اجازه دهند.
ایشان فرمود: آیا اجازه بدهم که «لِتُراقَ الدِّماءُ وَ تُباحَ الاْءَعْراضُ وَ الاْءَمْوالُ؟!»تا خونها ریخته شود و ناموسها و اموال پایمال گردد؟! اى کاش علماى پیرمرد و پا به قبر نزدیکترها و آنها که کمتر هوا در سر دارند، براى دنیا و آخرت مردم اجتماع مى کردند. اگر در اجتماع آنان در مرتبهى اول توافق حاصل نشود، آن اجتماع را تکرار و ادامه دهند، تا شاید خداوند در دل یکى از آنها بیندازد که راه حلّ را پیدا کند
.
آ قاى ملکیان امام جمعه ى زرند براى این جانب نقل کردند: زمانى که ائمه ى جمعه ى استان کرمان به خدمت آقای خمینى ـ رحمه اللّه ـ شرفیاب شده بودند، ایشان فرمودند: شما هر چند هفته یا ماه با هم اجتماع کنید ولو این که چاى بخ ورید و برخیزید!بى جهت به این و آن فحش ندهیم!
البته ما نمى گوییم که براى داخل کردن دیگران در راه حق، فحّاشى و سبّ کنیم، چرا که بدتر مى شود و صلاح نیست، بلکه ممکن است حرف هایى بزنند که ما فحش بدهیم، لذا ما نباید چنین کنیم، چنان که شرف الدّین ـ رحمه اللّه ـ در برابر فحّاشى آنها، از برخى از علماى آنان با تعبیر «استاد» یاد مى کند.
خدا کند سیاست دینى و سیاست مذهبى را بفهمیم و بى جهت به این و آن فحش ندهیم!
دو مرحله ى لازم در اعتقاد به امامت أئمّه ـ علیهم السّلام
مرتبه ى اوّل در اعتقاد به امامت ائمّه علیهم السّلام، التزام قلبى به وصایت و خلافت ائمّه ى اطهار ـ علیهم السّلام ـ و سفارش رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ به آن ها به نام هایشان و نام پدران بزرگوارشان، و مرجعیت ایشان است؛ و مرحله ى بعد التزام عملى به متابعت از آنان است، نه این که نماز بخوانیم و آنها و امامت آنان را قبول نداشته باشیم، بلکه باید بدانیم که نماز را به ترتیب دستور آنها باید انجام دهیم
.
این التزام قلبى بر اصل نماز مقدّم است، زیرا فاسق تارک الصّلاة (نه کافر) اگر در راه ائمه ـ علیهم السّلام ـ باشد در راه نجات است، برعکس کسى که به آن ها اعتقاد نداشته باشد و از امامت انحراف داشته باشد، هلاک است، اگر چه نماز بخواند، چون اعتقادش خراب است.واى بر کسانى که مدّعى قرب به خدا هستند امّا ولىّ او را نمى شناسند !نمونه هایى از سیاست هاى تفرقه انداز انگلستان
مدّتها بود مى گفتند: وقتى انگلیس مى خواست در هندوستان کشتارى راه بیندازد، کافى بود گاوى را مخفیانه در محلّه ى هندوها بکشد. آنها فکر مى کردند که مسلمانها این کار را کرده اند، و به جان مسلمانها مى افتادند! در عراق هم علیه ابن سعود تظاهرات راه انداخت که در آن شعار مى دادند:«نَسْلُ الْیَهُود، إِبنُ السُّعُود!»ابن سعود از نسل یهود است!
هم چنین براى آقاى ابوطالبى)نویسنده ى کتاب «ابوطالب، مؤمن قریش» که به واسطه ى نوشتن همین کتاب در عربستان به شهادت رسید. ( عزادارى اقامه نمود. در هر حال کارش این بود که میان مسلمانها تفرقه بیندازد. روش آنها همین بوده و هست، هر چه براى این جهت خرج مىکنند ده برابر «عَشْرُ أَمْثَالِهَا» ( سورهى انعام، آیهى 160. ) بلکه بیشتر«کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَمنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِى کُلِّ سُنمـبُلَةٍ مِّاْئَةُ حَبَّةٍ» ( سورهى بقره، آیهى 261. )؛ یعنى هفتصد برابر آن را وصول مىکنند. سیاستشان «فَرِّقْ تَسُدْ.»؛ (تفرقه بینداز و سیادت و آقایى کن.) است، لذا براى بقا و دوام سیادت و تسلّط و سیطره بر ممالک اسلامى تفرقه اندازى مىکنند.